نیروانایم و بودا کنمت...

غزل ایینه این روح مکدر شده است

نیروانایم و بودا کنمت...

غزل ایینه این روح مکدر شده است

عرصه ی سخن بسی تنگ است
و عرصه ی معنی بسی فراخ

از سخن، پیش تر آ
تا فراخی بینی
و عرصه بینی
هنوز ما را اهلیت گفت نیست
کاش اهلیت شنودن بودی...

"شمس تبریزی/مقالات

طبقه بندی موضوعی

برف می بارد

شنبه, ۱۲ اسفند ۱۴۰۲، ۱۰:۱۸ ب.ظ

برف می بارد و قشلاق برایم خوب است
نان داغ و جگر داغ برایم خوب است

برکه ای یخ زده در قطب شمالم که هنوز
رقص در ظهر تنی داغ برایم خوب است

پرم از حسرت  پاییز که با هر‌ برگش
ریختن روی تن باغ برایم خوب است

مثل یک حس سگی از همه دلگیرم و باز 
از کرامات تو اخلاق برایم خوب است
 
راه ; تاریک و من آن پای به سنگ آمده ام
"چ" چسبیده سر راغ برایم خوب است

رود سرخورده ام از سنگ ترین حادثه ها 
روی دشت تنت اتراق برایم خوب است

خط افسرده خطاطم و حالم خوش نیست
نستعلیق سر و ساق برایم خوب است

خسته از خالق و مخلوق به تنگ آمده ام
خلق یک صحنه خلاق برایم خوب است ...


جاویدان رافی

 


Https://t.me/javidanrafipoem

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲/۱۲/۱۲
ج. رافی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی