نیروانایم و بودا کنمت...

غزل ایینه این روح مکدر شده است

نیروانایم و بودا کنمت...

غزل ایینه این روح مکدر شده است

عرصه ی سخن بسی تنگ است
و عرصه ی معنی بسی فراخ

از سخن، پیش تر آ
تا فراخی بینی
و عرصه بینی
هنوز ما را اهلیت گفت نیست
کاش اهلیت شنودن بودی...

"شمس تبریزی/مقالات

طبقه بندی موضوعی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «وطنم» ثبت شده است

بالم شکست ...بال و پرم را فروختند
چشمم به خواب رفت سرم را فروختند


ماه مرا به بند کشیدند ابرها
خورشید های شعله ورم را فروختند


افتاد صد گره به تمام امیدهام
صدها دعای پشت سرم را فروختند


من تاج و تخت و بخت ندارم ولی همان
شال طلایی کمرم را فروختند

نیم به باد رفته ای از نیمه خودم
بغض سواحل خزرم را فروختند

از هفت سوی فاجعه زخمی است بال من
رحمت به دردشان ..سپرم را فروختند

دیگر امید در دل تنگم نمانده است
ته مانده های مختصرم را فروختند


جاویدان رافی
۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ خرداد ۹۶ ، ۱۰:۵۹
ج. رافی

اگر قاجار با روس اینچنین بی جا نمی کردند

تفاهم نامه موی تو را امضا نمی کردند


اگر خنجر به مویت گردنت را با گیوتینها

جدا از پیکرت آن چهره زیبا نمی کردند


اگر شمشیرهای خون کش قوم عرب در تو

مزامیر قرون را واجب الاجرا نمی کردند


دو تا چشم سیاه شاد و مستت در شب شمشیر

بساط اشک را در شوشتر برپا نمی کردند 


غم حجاج یوسف های جاهل را نمی خوردند

سر خون گریه ات بر دارها بالا نمی کردند


شبی تاتارها  در زمهریر سرد بی مهری  

به مویت قیچی و از شاخه ات گل وا نمی کردند


نشابوری ترین اواز ها  در سینه می مردند

قبور شادیاخت را اگر پیدا نمی کردند



اگر ها و مگرهای فراوان مرهم من نیست

که  آه بی اثر را کاشکی معنا نمی کردند



وطن ! والا پلنگ سرکش مغرور تن زخمی

اگر گل زخمهات این اشک را دریا نمی کردند


هنوز اندازه هایت از حد خیاط بیرون بود

لباست را به قد دیگری همپا نمی کردند


پلنگی بود خوی مردمت مغرور و طغیانگر

قناعت به شکوه گربه ای رعنا نمی کردند



جاویدان رافی






*شادیاخ:یا شادکاخ ناحیه ای در نیشابور و .محل زندگی عطار نیشابوری  که چندین سده محله و منطقه ای اباد بوده و احتمالا در قرن هفتم زلزله ای طومار ان را در هم پیچیده است...




ارش

کمانگیر

کمانگیران ایران ورطه ویران نمی خواهند

مرام روبهی مال شما شیران نمی خواهند

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ دی ۹۵ ، ۱۰:۳۲
ج. رافی