و دفتر تلفن اسم دختری که نبود ..
شنبه, ۱۴ فروردين ۱۳۹۵، ۰۱:۱۷ ق.ظ
و دفتر تلفن ؛اسم دختری که نبود
کنار دست دلم دست دیگری که نبود
و شب در آینه دنیا چقدر تاریک است
دو چشم بسته به یاد همان پری که نبود
هزار تا در بسته یکی یکی وا شد
و در زدم به دری که ...همان دری که نبود
پری پرید و پرش توی آسمان گم شد
به جا گذاشت جنون مصوری که نبود
سکوت حوصله میسوخت مرگ میخندید
به روزهای سیاه پر از پری که نبود
به راه افتادم آسمان ابری و بغض
و توی دستم گلهای پرپری که نبود
تو گفته بودی از مرگ تا تو راهی نیست
و حرفهای تو صد حیف سرسری که نبود
دوتا پرنده دو تا بال تا پریدن تا ..
پری نبود و تو جمع مکسری که نبود
و مرد رفت و خودش را به دار شب آویخت
ودست زد به ضریح مطهری که نبود
جاویدان رافی
۹۵/۰۱/۱۴