نیروانایم و بودا کنمت...

غزل ایینه این روح مکدر شده است

نیروانایم و بودا کنمت...

غزل ایینه این روح مکدر شده است

عرصه ی سخن بسی تنگ است
و عرصه ی معنی بسی فراخ

از سخن، پیش تر آ
تا فراخی بینی
و عرصه بینی
هنوز ما را اهلیت گفت نیست
کاش اهلیت شنودن بودی...

"شمس تبریزی/مقالات

طبقه بندی موضوعی

شهر کبود

يكشنبه, ۲۱ آذر ۱۳۹۵، ۰۷:۴۹ ب.ظ

جهان مضطرب از رنج دستهای کبودت

غم نهان شده در عمق لایه های وجودت

 

ترانه ها ی فرو خورده رها شده در باد

هجوم وحشی تردید ها به بود و نبودت

 

زمین  گرم پر از نفت زیر پای تو بر باد

رگان قلب تو سرشار از سکوت و برودت

 

برای رفتن از این شهر غم گرفته چه داری؟

به خواب رفته دو پایت شکسته بال صعودت!

 

خلاصه کرده نگاهت تمام زندگی ات را

درنگ مبهم رنج است بر فراز و فرودت

 

بگو نمی دمد آخر چرا به صور خود آیا

خدای ناظر نظاره رکوع و سجود ت...


جاویدان رافی


پ.ن:نظاره را مشدد بخوانید دوستان عزیزم...                                                                                     INSTAGRAM-@javidanrafi

نظرات  (۶)

۲۱ آذر ۹۵ ، ۱۹:۴۹ بالای آسمان
قشنگ بود
احسنت
پاسخ:
ممنون دوست گرامی...
سلام جناب جاویدان
در بازار مکاره ی شعر و شاعری که هر کسی با هر سطح و سطح و پایه ای از دانایی در وادی مقدس شعر داعیه شاعری سر میدهد و قلم فرسایی میکند خواندن غزلهای نغز و دلنشین شما با هر درونمایه ای که باشد خواه عاشقانه باشد یا اجتماعی خود غنیمتی است.
قریحه ی زیبا و تسلط بی چون و چرای شما بر اسلوب شعر قابل تحسین است 
مشتاقانه منتظر خواندن کارهای دیگری از شما هستیم
با آرزوی توفیق
پاسخ:
درود ها ...سپاسگذارم دوست عزیز. جناب ارش زنده باشید نظر لطف شماست...شاد و پاینده باشید
سلام بسیار زیبا جاویدان رافی عزیز ..واقعا ممنون ..اشعار شما را با لذت تمام و از جان ودل میخوانم ..این غزل فریاد انسان معاصر ایران است فریاد درد طبقه دردمند است از گلوی شعر شما از حنجره زخمی تغزل.. ..برایتان آرزوی بهروزی و موفقیت دارم
پاسخ:
درود جناب همایون گرامی ...سپاس از توجه تون .خوشحالم مورد پسند شما واقع شد شادمان باشید و سربلند
با سلام و درود
از شعر زیبای شما ممنونم
بسیار صمیمی و روان و دلنشین بود 
فقط بدون قصد جسارت به ساحت غزل زیبایتان میخواهم نظر شما را درباره ی استفاده از عبارت "اما"به جای ترکیب "برباد"در بیت سوم بدانم .
با تجدید احترام
پاسخ:
سلام بر شما زنده باشید و ممنونم از حضور و نظرتون ..تر کیب بر باد بار معنایی مصراع رو گسترش میده و با جایگزین کردن کلمه اما در واقع گستره معنایی محدود تری رو خواهیم داشت به علاوه که مفهوم مدنظر شما در بطن بیت مستتر است ...شاد باشید

در زیر باران گلوله های داغ
پاشیده بر این خاک بذر هزاران باغ
آنان که بی پروا جان را فدا کردند

در شوره زار عجز جنگل به پا کردند
در بستر تاریخ از خون این یاران
حماسه می جوشد از چشمه ی عصیان
آن لحظه که دژخیم فرمان آتش داد
سیلاب آزادی با خون به راه افتاد
در لحظه ی اعدام
معراج این یاران
فریادشان این بود
پاینده باد ایران
برادری این سو... در جوخه ی آتش
آن سو رفیق خلق.. بالاتر از آتش
در زیر باران.........
برادر سرباز آن که کنون با ماست
ای کاش پیش از این از خواب بر می خواست
اگر تفکر خلق چون آن برادر بود
تاریخ ما امروز به شکل دیگر بود


اردلان سرفراز
پاسخ:
درود کامران عزیز ممنون از حضور سبزت..و ممنون که دل ادوهگین شبانه های مکرر بر خلق ناداوری...خاصه از قلم شیرین و وطن دوست اردلان سرفراز گرامی..اگر تفکر خلق چون ان برادر بود...شادمان باشی
سلام 
از پاسخ شما ممنونم
من شعرهای شما رو با دقت میخونم و به نظرم زیبا و متفاوت هستند. موفق باشید
پاسخ:
درود ممنون نظر لطف شماست بانو ...زنده باشید

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی